رویای من

ساخت وبلاگ

امکانات وب

اوایل زمستان بود، زمستانی که دیگر سرد نبود. گرمی وجود خدایی که هر لحظه توجهش به من بیشتر و بیشتر می شد باعث می شد اگر این روزها سردترین روزهای سال هم شوند باز من این سردی را درک نکنم. تصمیم بزرگی گرفته بودم، تصمیم تغییر خود تا بتوانم کمی مطلوب زندگی کنم. پاییز با تمام قشنگی اش برای زمستان برنامه ریزی می کرد، اما شاید هیچ وقت تصور بهار را نداشت که انقد ساده رفت. این بار انگار پاییز مرا به بهار رساند بهاری که برای همیشه در ذهنم نقش خواهد بست. آن حدیث سه ساله واقعا مرده بود و خوشحال بودم که مرده؛ شاید تنها کسی بود که از مردنش خوشحال می شدم. این بار حس می کردم به تغییر نیاز ندارم من محتاج یک تحول بودم و در تاریخ1396/10/04 اون تحول اتفاق افتاد. امروز 12 روز می گذرد و من هر روز شادتر از دیروز.... در این 12 روز انقدر اتفاق های خوبی برایم رقم خورد که هر ثانیه بیشتر از ثانیه ی قبل به تصمیم خود مطمئن می شوم. دیگر خبری از برگ های زرد پاییز نیست..... دیگر خبری از غصه ی نبودن نیست.... دلم یک برف زمستانی می خواهد یک برف که با آن رویاهایم را ببافم، رویاهایی که هیچ گاه در محدوده ی رویا باقی نخواهند ماند و مرا به این درک میرسانند من لایق بهترین ها هستم. سخت بود بساط پاییز راببندم و بگویم برو..... اما پاییز هم ماندگار نبود، پاییز و آن لرز حاصلش اگر قرار باشد تا ابد بمانند که مرا فلج میکردند حتی سرما رویای من...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kafedostan1395o بازدید : 5 تاريخ : سه شنبه 26 دی 1396 ساعت: 23:32

یه هفته می شد که خیلی کارام سنگین شده بود از طرفی بخشی از امتحانات و از طرفی دیگه هم مقالم که منو وادار به تلاش شبانه روزی کرده بود. روز دوشنبه اواخر کلاس فلسفه از شدت خستگی به سختی چشمانم را باز نگه داشته بودم که گوشیم زنگ خورد خانوم شهسواری بود و بهم خبر داد که با عضویتم در انجمن علمی دبیران فیزیک تهران موافقت شده و باعث شد بخش عظیمی از این خستگی ها از تنم برود و ناگفته نماند که طرفای ساعت شش بود فک کنم که خانوم پرویزی تماس گرفتند و خبر پذیرفته شدن مقالم رو دادم. روز چهارشنبه همایش بود و مقاله ی من به صورت پوستر پذیرفته شده بود. روز قبلش پوستر رو آماده کرده بودم. همایش فوق العاده بود علی الخصوص که با افرادی تاپ دیدار داشتم که میتونم به خانوم طلوع شمس اشاره کنم. پنج شنبه تاریخ 1396/10/21 راه افتادم به سمت خواف برای فرجه و خوب میدونستم راه سختی رو شروع کردم. نوشته شده در جمعه بیست و دوم دی ۱۳۹۶ساعت 5:16 AM توسط .....| رویای من...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kafedostan1395o بازدید : 4 تاريخ : سه شنبه 26 دی 1396 ساعت: 23:32

          کافه چی بر روی میزها شعر می نویسد   اینجا طعم دلتنگی ها از قهوه هم تلخ تر است … !     رویای من...ادامه مطلب
ما را در سایت رویای من دنبال می کنید

برچسب : کافه دوستان,کافه دوستانه,کافه دوستان شیراز,کافه دوستان خوب,کافه دوستان مشهد,انجمن کافه دوستان,کافه ای برای دوستان, نویسنده : kafedostan1395o بازدید : 15 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 6:43